جنگها و ملتها
جعفر گلابي
يكي از دوستان در جبهه جنگ عراق (همان كشوري كه قرار است بنياد شهيد ما با سازمان متولي كشتهشدگان آنها همكاري داشته باشد!) با ايران شيميايي شد بالاخره زنده ماند ولي زخم شيميايي ريههايش را رها نميكند، در جمعهاي دوستانه وقتي اثرات آن زخم منحوس سراغش ميآيد چنان سرفه ميكند كه همه مضطرب ميشوند و تو فكر ميكني كه همين الان جان خواهد داد! بنده خدا وقتي از آن حالت بيرون ميآيد لبخندي ميزند و ميگويد چيزي نيست، نگران نباشيد. او از همانهاست كه به بنياد شهيد مراجعه نميكند و زندگياش با نقاشي ساختمان اداره ميشود.
من نميدانم در حال حاضر چه تعداد از جانبازان شيمايي زنده ماندهاند ولي خوب ميدانم كه آنها پس از اينهمه سال دايما درحال شكنجه شدن هستند. حالا كه احتمال استفاده طرفين جنگ روسيه و اوكراين از سلاح شيميايي اروپا را به وحشت انداخته است ياد مظلوميت بچههاي جبهه خودمان ميافتم. همان موقع كه بمبهاي شيميايياش را برخي كشورهاي اروپايي ميدادند و هواپيماهاي ميگ 29 ساخت شوروي اين بمبها را روي بچهها ميريختند. همان موقع كه بچههاي جنگ هنوز حتي راههاي دفاع شيمايي را نميدانستند و ابزارش را هم نداشتند. همان موقع مرحوم هاشمي رفسنجاني در خطبههاي نماز جمعه به دنيا هشدار داد كه اين راه انتخابي شما بسيار خطرناك است و روزي دامان خودتان را خواهد گرفت (قريب به مضمون). البته آن زمان صداي ايران به هيچ جا نميرسيد و صدام در ميان سكوت رضايتآميز جهان تا توانست كشتار جمعي كرد و كمكم استفاده از اين سلاح در شهرها مطرح شد كه ايران قطعنامه سازمان ملل را پذيرفت و جنگ خاتمه يافت. حالا كه روسيه موضوع استفاده اوكراين از اين سلاح را تا شوراي امنيت سازمان ملل ميكشاند و بسياري از صاحبنظران و سياسيون آن را مقدمه استفاده اين كشور از اين سلاح ميدانند بالا رفتن خطر براي جهان همه را نگران كرده است. اگر اين سلاح كشتارجمعي در جنگ اوكراين به كار رود بعيد است كه جنگ در اين كشور محدود بماند و قريب است كه گامي هولناك به سمت جنگ سوم جهاني برداشته شود. متاسفانه خطر گسترش ابعاد جنگ در اوكراين تنها از سوي قدرتهاي بزرگ چندان جدي گرفته نميشود و دليلش اين است كه هركدام با تمام توان در حال فشار به طرف مقابل هستند و جنگ را حيثيتي كردهاند و روز به روز امكان بازگشت را سختتر و كمتر ميكنند، چنانچه يك خطا و يك اشتباه محاسباتي خواهد توانست كنترل اوضاع را از دست همه خارج كند و زمين در آستانه نابودي به دست خود بشر قرار بگيرد. به نظر ميرسد در اين ميان همه در حال خطا و اشتباه هستند. اشتباه بزرگ ناتو در پيشروي به سمت شرق با اشتباه بزرگتري از سوي روسيه روبرو شد كه به خاك كشور همسايه تجاوز كرد و تصميم گرفت مشكل را با جنگ و قدرتنمايي حل كند. رييسجمهور بيتجربه اوكراين كه تا امروز هم از سوي غرب تشويق ميشود اشتباه مهلك مرتكب شد كه كشور خويش را جبهه دعواي قدرتها قرار داد و غير از خساراتي كه تاكنون ديده است اگر اوضاع بدتر شود اولين كشوري خواهد بود كه هرگز رنگ گذشته خود را نخواهد ديد. هرچند در بسياري از كشورها عليه تجاوز روسيه به اوكراين تظاهراتي برگزار شد ولي مسلم است كه گوش كرملين براي شنيدن اين اعتراضات بسته است و همه آنها را تحريكات غرب قلمداد ميكند و با جديت به كار خود ادامه ميدهد. اما اين تجمعها كافي نيست و توان رفع تجاوز را ندارد. اگر روزي از اين طريق چنين امكاني فراهم شود بايد بدون جانبداري و صرفا براي توقف جنگ باشد. در جهان كمتر مردمي يافت ميشوند كه از جنگ استقبال كنند و طالب خونريزي باشند چون پيش و بيش از همه سياستمداران اين مردم هستند كه زخمهاي عميق و غيرقابل التيام جنگ را خواهند خورد و هزينههايش را پرداخت خواهند كرد؛ لذا نخبگان به كمك نيروي ملتها ميتوانند اثرگذار باشند و فضاي ضد جنگ فضاي غالب عالم شود. در داخل كشور خودمان بيش از آنكه مخالفت با جنگ محوريت تام و تمام گرايشهاي مختلف باشد گرايش به سمت يك طرف و مقصر نشان دادن طرف ديگر ديده ميشود. نفس اينگونه برخوردها درست همان چيزي است كه امكان گسترش اين مناقشه خطرناك را افزايش ميدهد. هركس ميتواند قضاوت خاص خود را داشته باشد و ناتو يا روسيه را مقصر بداند ولي درحال حاضر اولويت اساسي و فوري توقف جنگ است. صداي طرفداري ما له يا عليه ديگري در ميان هزاران صداي موافق و مخالف گم خواهد شد ولي صدايي كه جانبدارانه نباشد و محوريتش محافظت از جان كودكان و زنان و مردان بيگناه و توقف جنگ و كشتار باشد صدايي كاملا مردمي و حتما شنيده خواهد شد. ما به عنوان يك ملت هم از روسيه ضربات سنگين خوردهايم و هم غرب به كشورمان جفاهاي بسيار كرده است و هيچ دليلي ندارد طرف يكي را بگيريم يا مواضعمان در مجموع به نفع يك طرف ماجرا باشد. غرب و روسيه در جايي كه پاي كشور و مردم ديگري در ميان نباشد، بروند تا ميتوانند باهم مجادله و رقابت و نزاع كنند، ستم آنها وقتي شروع ميشود كه پاي ملتهاي ديگر را به معركه ميكشند و ما ميتوانيم مسوولانه و بشردوستانه از اين موضع به جنگ كنوني بنگريم و در محكوميتش ترديد نكنيم. جا دارد بشردوستان جهان عليه هر جنگطلبي متحد شوند.